کد خبر: ۱۳۷۲۸۲
از ایران و اروپا تا چین و نیمکره غربی؛ اعلام راهبرد امنیت ملی آمریکا

خاورمیانه دیگر محور سیاست خارجی آمریکا نیست

گروه بین‌الملل: رئیس‌جمهور آمریکا در یک سند مربوط به تشریح راهبرد امنیت ملی مد نظر خود به طرح خواسته‌ها و اهدافش در قبال حوزه‌های مختلف جهان پرداخته است.

«دونالد ترامپ»، در سند ۳۳ صفحه‌ای جدید تشریح کننده راهبرد امنیت ملی دولتش ضمن ارائه طرح‌ها و نیات خود در قبال حوزه‌های مختلف جهان خواستار افزایش حضور نظامی آمریکا در نیم‌کره غربی به بهانه مقابله با مهاجرت، قاچاق مواد مخدر و قدرت‌های مخالف با سلطه‌گری‌های ایالات متحده شده است. این سند ۳۳ صفحه‌ای نمونه‌ نادری از تشریح رسمی اولویت‌های مد نظر «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی است. معمولا دولت‌های روی کار در ایالات متحده یک چنین اسناد تشریح کننده راهبرد امنیت ملی خود را یک بار در هر دوره منتشر می‌کنند و این اسناد مبنای تخصیص بودجه به هر یک از بخش‌های دولت آمریکا و تعیین اولویت‌های سیاسی قرار می‌گیرند.سند راهبرد امنیت ملی دولت ترامپ، ارزیابی‌های منفی شدیدی در قبال اروپا انجام داده به نحوی که این قاره را دچار افول تمدن دانسته و توجه نسبتا کمی نیز به آفریقا و غرب آسیا معطوف کرده است.این سند به طرزی غیرعادی تمرکز سنگینی بر نیم‌کره غربی تحت پوشش محافظت از خاک ایالات متحده داشته است.در فصل مربوط به خاورمیانه، سند راهبردی ۲۰۲۵ تلاش می‌کند این منطقه را «کم‌اهمیت‌تر» از گذشته ترسیم کند و می‌نویسد دو پایه سنتی سیاست آمریکا—وابستگی به انرژی و رقابت ابرقدرت‌ها—دیگر شرایط پیشین را ندارند.در متن آمده است: «این تصور که بحران‌های خاورمیانه همواره در آستانه انفجار هستند، برخلاف تیترها، کمتر از گذشته واقعیت دارد.»یکی از بخش‌های برجسته سند، رد سیاست‌های فشار بر حکومت‌های غیردموکراتیک عرب است. در این سند تقابل با امیرنشین‌های منطقه را «آزمایشی ناکام» می‌خواند و می‌گوید باید این حکومت‌ها را «همان‌گونه که هستند» پذیرفت و بر مبنای منافع مشترک با آنها همکاری کرد.در  سند آمده است که خاورمیانه «دیگر آن محرک دائمی نگرانی و منبع بالقوه فاجعه نیست» و این وضعیت با تلاش‌های ترامپ برای «متحد کردن جهان عرب» به‌وجود آمده است. سند می‌افزاید این تغییر رویکرد به واشینگتن اجازه داده است «اولویت را به منافع آمریکایی بدهد».
ادعاهای ضدایرانی توسط آمریکا
در این سند، آمریکا ایران را «مهم‌ترین نیروی بی‌ثبات‌کننده در خاورمیانه» خوانده و مدعی و تضعیف این کشور طی دو سال گذشته شده است.در این گزارش ادعا شده که ایران پس از «اقدامات اسرائیل پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳» و همچنین عملیات نظامی موسوم به «چکش نیمه‌شب» در ژوئن ۲۰۲۵ به‌شدت آسیب دیده و بخش مهمی از توان هسته‌ای خود را از دست داده است.دولت آمریکا تأکید می‌کند که یکی از منافع حیاتی واشنگتن «جلوگیری از افتادن منابع انرژی خلیج فارس به دست یک دشمن آشکار» و تضمین باز ماندن تنگه هرمز است.راهبرد امنیت ملی همچنین ادعا می‌کند که ترامپ طی دوره حضور خود توانسته میان چند طرف درگیر از جمله «ایران و اسرائیل» توافق ایجاد کند.
تلاش چین برای حضور در حیاط خلوت آمریکا
در بخشی از این سند آمده است: «امنیت مرزی عنصر اصلی امنیت ملی است» و طی اشاراتی تلویحی، چین را متهم به تلاش برای گسترش دادن جای پای خود در حیاط خلوت ایالات متحده کرده است.در ادامه این سند در مورد این حوزه ذکر شده است: «شرط تامین امنیت و رفاه ایالات متحده این است که باید در نیمکره غربی حضوری برتر داشته باشد. این شرط به ما اجازه می‌دهد با اطمینان خاطر در هر کجا و هر زمان که در منطقه نیاز شود جسارت خود را نشان دهیم. باید شرایط ائتلاف‌های ما و هر گونه کمکی که ارائه می‌دهیم منوط به کاهش نفوذ خارجی خصمانه چه از جنبه کنترل تأسیسات نظامی، بنادر و زیرساخت‌های کلیدی و چه از جنبه خرید دارایی‌های که به طور کلی راهبردی تعریف شده‌اند، باشد.»
حضور نظامی آمریکا در ترینیداد و توباگو
این سند چنین برنامه‌هایی را به عنوان بخشی از «استنباط ترامپ» از به اصطلاح «دکترین مونرو» توصیف می‌کند؛ دکترینی مطرح شده توسط ،جیمز مونرو، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده در سال ۱۸۲۳ مبنی بر اینکه ایالات متحده دخالت‌های بدخواهانه خارجی را در نیمکره خود تحمل نخواهد کرد.در ادامه این سند آمده است: «ما دکترین مونرو را برای بازگرداندن برتری آمریکا در نیمکره غربی اعلام و اجرا خواهیم کرد.»استنباط ترامپ» از دکترین مونرو، بازیابی قدرت و اولویت‌های آمریکا بر مبنای عقل سلیم است. ما رقبایمان از خارج از این نیمکره را از توانایی استقرار نیرو یا سایر قابلیت‌های تهدیدآمیز، یا مالکیت یا کنترل دارایی‌های حیاتی راهبردی در نیمکره خود محروم خواهیم کرد. ایالات متحده باید حضور نظامی خود در نیمکره غربی را مورد بازنگری قرار دهد. حضور نظامی جهانی ما باید در راستای دور شدن از میادینی که اهمیت نسبی آنها کاهش یافته، بازتنظیم شود.»سند راهبرد امنیت ملی ترامپ و همچنین یک سند شریک دیگر آن که به عنوان راهبرد دفاع ملی شناخته می‌شود، تا حدی به دلیل بحث‌های درون دولت بر سر عناصر مرتبط با چین با تأخیر مواجه شده‌اند. به گفته ۲ منبع مطلع که نامشان را فاش نساختند، «اسکات بسنت»، وزیر خزانه‌داری آمریکا برای تلطیف لحن سند در مورد پکن تلاش کرده است. بسنت در حال حاضر درگیر مذاکرات تجاری حساس ایالات متحده با چین است و خود ترامپ نیز نگران وضعیت روابط حساس با پکن است.
انتخاب‌های چالش‌برانگیز
به نوشته پالتیکو، راهبرد جدید امنیت ملی می‌گوید که ایالات متحده باید در عرصه جهانی انتخاب‌های چالش‌برانگیزی انجام دهد. در این سند آمده است: «پس از پایان جنگ سرد، نخبگان سیاست خارجی آمریکا خود را متقاعد کردند که سلطه دائمی آمریکا بر کل جهان به نفع کشور ماست. با این حال، امور سایر کشورها تنها در صورتی مورد توجه ماست که فعالیت‌های آنها مستقیماً منافع ما را تهدید کند.»راهبرد جدید امنیت ملی آمریکا تصریح داشته ایالات متحده باید در عرصه جهانی انتخاب‌های چالش‌برانگیزی انجام دهد. در این سند در راستای تاکید بر مداخله‌جویی های آمریکا به بهانه حفظ سلطه خود بر دیگر کشورها آمده است: «پس از پایان جنگ سرد، نخبگان سیاست خارجی آمریکا خود را متقاعد کردند که سلطه دائمی آمریکا بر کل جهان به نفع کشور ماست. با این حال، امور سایر کشورها تنها در صورتی به ما مربوط می‌شود که فعالیت‌های آنها مستقیماً منافع ما را تهدید کند.»ترامپ این راهبرد را در یادداشت معرفی، «نقشه راهی برای اطمینان از اینکه آمریکا بزرگترین و موفق‌ترین ملت در تاریخ بشر و خانه آزادی در زمین باقی بماند» نامید.
دریای چین جنوبی
در بخش دیگری از این سند درباره چین و حوزه اقیانوس هند – اقیانوس آرام (ایندوپاسیفیک) ادعا شده است: «رئیس‌جمهور ترامپ به تنهایی بیش از سه دهه فرضیات اشتباه آمریکایی‌ها در مورد چین را معکوس کرد. ما به یارانه‌های غارتگرانه تحت هدایت دولت این کشور، سرقت گسترده مالکیت معنوی و براندازی فرهنگی آن پایان خواهیم داد. نخبگان آمریکایی... یا تسهیل کننده اجرای راهبرد چین بودند یا آن را انکار می‌کردند.  حوزه اقیانوس هند-اقیانوس آرام همچنان از جمله میدان‌های نبرد اقتصادی و ژئوپلیتیکی کلیدی قرن آینده خواهد بود. ما ارتشی خواهیم ساخت که قادر به رد تجاوز در هر کجای زنجیره جزایر اول باشد.» با توجه به اینکه ترامپ ذاتا دمدمی مزاج است، بنابراین پیش‌بینی اینکه چقدر یا تا چه مدت به ایده‌های مطرح‌شده در راهبرد جدید پایبند خواهد ماند، دشوار است. یک رویداد جهانی غافلگیرکننده می‌تواند تفکر او را نیز تغییر دهد همانطور که قبلا هم این مورد برای روسای جمهور قبل از از جورج دبلیو بوش گرفته تا جو بایدن اتفاق افتاده است.با این حال، به نظر می‌رسد مفاد این سند با بسیاری از اقداماتی که ترامپ تا کنون در دور دوم ریاست جمهوری خود انجام داده و همچنین با اولویت‌های برخی از دستیارانش مطابقت دارد.  این اقدامات شامل استقرار سطح بالای قابل توجهی از نیروهای نظامی ایالات متحده در نیمکره غربی، برداشتن گام‌های متعدد برای کاهش مهاجرت به آمریکا، تلاش برای ایجاد یک پایگاه صنعتی قوی‌تر در ایالات متحده و ترویج «هویت غربی»، از جمله در اروپا، می‌شود.حجم نامعمول بالایی از مفاد این راهبرد به آمریکای لاتین، کارائیب و سایر حوزه ‌های همسایه آمریکا اختصاص یافته است. این متفاوت با رویکرد دولت‌های گذشته آمریکا است که تمایل داشتند مناطق و موضوعات دیگری مانند مقابله با قدرت‌های بزرگی همچون روسیه و چین یا به اصطلاح مبارزه با تروریسم را در اولویت قرار دهند. همچنین سند راهبرد ترامپ نشان می‌دهد که افزایش حضور نظامی آمریکا در نیمکره غربی یک پدیده موقت نیست. این افزایش حضور قوای نظامی به بهانه حملات نظامی بحث‌برانگیز علیه قایق‌هایی که ادعا می‌شود در حال قاچاق مواد مخدر هستند و به عنوان راهی برای مبارزه با کارتل‌ها مطرح شد اما دولت واشنگتن همچنین امیدوار است که با این افزایش حضور نظامی خود، «نیکولاس مادورو»، رئیس‌جمهور ونزوئلا را تحت فشار بگذارد.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1404/9/16 -  شماره 5940
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۷۲۸۲
از ایران و اروپا تا چین و نیمکره غربی؛ اعلام راهبرد امنیت ملی آمریکا

خاورمیانه دیگر محور سیاست خارجی آمریکا نیست

گروه بین‌الملل: رئیس‌جمهور آمریکا در یک سند مربوط به تشریح راهبرد امنیت ملی مد نظر خود به طرح خواسته‌ها و اهدافش در قبال حوزه‌های مختلف جهان پرداخته است.

«دونالد ترامپ»، در سند ۳۳ صفحه‌ای جدید تشریح کننده راهبرد امنیت ملی دولتش ضمن ارائه طرح‌ها و نیات خود در قبال حوزه‌های مختلف جهان خواستار افزایش حضور نظامی آمریکا در نیم‌کره غربی به بهانه مقابله با مهاجرت، قاچاق مواد مخدر و قدرت‌های مخالف با سلطه‌گری‌های ایالات متحده شده است. این سند ۳۳ صفحه‌ای نمونه‌ نادری از تشریح رسمی اولویت‌های مد نظر «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی است. معمولا دولت‌های روی کار در ایالات متحده یک چنین اسناد تشریح کننده راهبرد امنیت ملی خود را یک بار در هر دوره منتشر می‌کنند و این اسناد مبنای تخصیص بودجه به هر یک از بخش‌های دولت آمریکا و تعیین اولویت‌های سیاسی قرار می‌گیرند.سند راهبرد امنیت ملی دولت ترامپ، ارزیابی‌های منفی شدیدی در قبال اروپا انجام داده به نحوی که این قاره را دچار افول تمدن دانسته و توجه نسبتا کمی نیز به آفریقا و غرب آسیا معطوف کرده است.این سند به طرزی غیرعادی تمرکز سنگینی بر نیم‌کره غربی تحت پوشش محافظت از خاک ایالات متحده داشته است.در فصل مربوط به خاورمیانه، سند راهبردی ۲۰۲۵ تلاش می‌کند این منطقه را «کم‌اهمیت‌تر» از گذشته ترسیم کند و می‌نویسد دو پایه سنتی سیاست آمریکا—وابستگی به انرژی و رقابت ابرقدرت‌ها—دیگر شرایط پیشین را ندارند.در متن آمده است: «این تصور که بحران‌های خاورمیانه همواره در آستانه انفجار هستند، برخلاف تیترها، کمتر از گذشته واقعیت دارد.»یکی از بخش‌های برجسته سند، رد سیاست‌های فشار بر حکومت‌های غیردموکراتیک عرب است. در این سند تقابل با امیرنشین‌های منطقه را «آزمایشی ناکام» می‌خواند و می‌گوید باید این حکومت‌ها را «همان‌گونه که هستند» پذیرفت و بر مبنای منافع مشترک با آنها همکاری کرد.در  سند آمده است که خاورمیانه «دیگر آن محرک دائمی نگرانی و منبع بالقوه فاجعه نیست» و این وضعیت با تلاش‌های ترامپ برای «متحد کردن جهان عرب» به‌وجود آمده است. سند می‌افزاید این تغییر رویکرد به واشینگتن اجازه داده است «اولویت را به منافع آمریکایی بدهد».
ادعاهای ضدایرانی توسط آمریکا
در این سند، آمریکا ایران را «مهم‌ترین نیروی بی‌ثبات‌کننده در خاورمیانه» خوانده و مدعی و تضعیف این کشور طی دو سال گذشته شده است.در این گزارش ادعا شده که ایران پس از «اقدامات اسرائیل پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳» و همچنین عملیات نظامی موسوم به «چکش نیمه‌شب» در ژوئن ۲۰۲۵ به‌شدت آسیب دیده و بخش مهمی از توان هسته‌ای خود را از دست داده است.دولت آمریکا تأکید می‌کند که یکی از منافع حیاتی واشنگتن «جلوگیری از افتادن منابع انرژی خلیج فارس به دست یک دشمن آشکار» و تضمین باز ماندن تنگه هرمز است.راهبرد امنیت ملی همچنین ادعا می‌کند که ترامپ طی دوره حضور خود توانسته میان چند طرف درگیر از جمله «ایران و اسرائیل» توافق ایجاد کند.
تلاش چین برای حضور در حیاط خلوت آمریکا
در بخشی از این سند آمده است: «امنیت مرزی عنصر اصلی امنیت ملی است» و طی اشاراتی تلویحی، چین را متهم به تلاش برای گسترش دادن جای پای خود در حیاط خلوت ایالات متحده کرده است.در ادامه این سند در مورد این حوزه ذکر شده است: «شرط تامین امنیت و رفاه ایالات متحده این است که باید در نیمکره غربی حضوری برتر داشته باشد. این شرط به ما اجازه می‌دهد با اطمینان خاطر در هر کجا و هر زمان که در منطقه نیاز شود جسارت خود را نشان دهیم. باید شرایط ائتلاف‌های ما و هر گونه کمکی که ارائه می‌دهیم منوط به کاهش نفوذ خارجی خصمانه چه از جنبه کنترل تأسیسات نظامی، بنادر و زیرساخت‌های کلیدی و چه از جنبه خرید دارایی‌های که به طور کلی راهبردی تعریف شده‌اند، باشد.»
حضور نظامی آمریکا در ترینیداد و توباگو
این سند چنین برنامه‌هایی را به عنوان بخشی از «استنباط ترامپ» از به اصطلاح «دکترین مونرو» توصیف می‌کند؛ دکترینی مطرح شده توسط ،جیمز مونرو، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده در سال ۱۸۲۳ مبنی بر اینکه ایالات متحده دخالت‌های بدخواهانه خارجی را در نیمکره خود تحمل نخواهد کرد.در ادامه این سند آمده است: «ما دکترین مونرو را برای بازگرداندن برتری آمریکا در نیمکره غربی اعلام و اجرا خواهیم کرد.»استنباط ترامپ» از دکترین مونرو، بازیابی قدرت و اولویت‌های آمریکا بر مبنای عقل سلیم است. ما رقبایمان از خارج از این نیمکره را از توانایی استقرار نیرو یا سایر قابلیت‌های تهدیدآمیز، یا مالکیت یا کنترل دارایی‌های حیاتی راهبردی در نیمکره خود محروم خواهیم کرد. ایالات متحده باید حضور نظامی خود در نیمکره غربی را مورد بازنگری قرار دهد. حضور نظامی جهانی ما باید در راستای دور شدن از میادینی که اهمیت نسبی آنها کاهش یافته، بازتنظیم شود.»سند راهبرد امنیت ملی ترامپ و همچنین یک سند شریک دیگر آن که به عنوان راهبرد دفاع ملی شناخته می‌شود، تا حدی به دلیل بحث‌های درون دولت بر سر عناصر مرتبط با چین با تأخیر مواجه شده‌اند. به گفته ۲ منبع مطلع که نامشان را فاش نساختند، «اسکات بسنت»، وزیر خزانه‌داری آمریکا برای تلطیف لحن سند در مورد پکن تلاش کرده است. بسنت در حال حاضر درگیر مذاکرات تجاری حساس ایالات متحده با چین است و خود ترامپ نیز نگران وضعیت روابط حساس با پکن است.
انتخاب‌های چالش‌برانگیز
به نوشته پالتیکو، راهبرد جدید امنیت ملی می‌گوید که ایالات متحده باید در عرصه جهانی انتخاب‌های چالش‌برانگیزی انجام دهد. در این سند آمده است: «پس از پایان جنگ سرد، نخبگان سیاست خارجی آمریکا خود را متقاعد کردند که سلطه دائمی آمریکا بر کل جهان به نفع کشور ماست. با این حال، امور سایر کشورها تنها در صورتی مورد توجه ماست که فعالیت‌های آنها مستقیماً منافع ما را تهدید کند.»راهبرد جدید امنیت ملی آمریکا تصریح داشته ایالات متحده باید در عرصه جهانی انتخاب‌های چالش‌برانگیزی انجام دهد. در این سند در راستای تاکید بر مداخله‌جویی های آمریکا به بهانه حفظ سلطه خود بر دیگر کشورها آمده است: «پس از پایان جنگ سرد، نخبگان سیاست خارجی آمریکا خود را متقاعد کردند که سلطه دائمی آمریکا بر کل جهان به نفع کشور ماست. با این حال، امور سایر کشورها تنها در صورتی به ما مربوط می‌شود که فعالیت‌های آنها مستقیماً منافع ما را تهدید کند.»ترامپ این راهبرد را در یادداشت معرفی، «نقشه راهی برای اطمینان از اینکه آمریکا بزرگترین و موفق‌ترین ملت در تاریخ بشر و خانه آزادی در زمین باقی بماند» نامید.
دریای چین جنوبی
در بخش دیگری از این سند درباره چین و حوزه اقیانوس هند – اقیانوس آرام (ایندوپاسیفیک) ادعا شده است: «رئیس‌جمهور ترامپ به تنهایی بیش از سه دهه فرضیات اشتباه آمریکایی‌ها در مورد چین را معکوس کرد. ما به یارانه‌های غارتگرانه تحت هدایت دولت این کشور، سرقت گسترده مالکیت معنوی و براندازی فرهنگی آن پایان خواهیم داد. نخبگان آمریکایی... یا تسهیل کننده اجرای راهبرد چین بودند یا آن را انکار می‌کردند.  حوزه اقیانوس هند-اقیانوس آرام همچنان از جمله میدان‌های نبرد اقتصادی و ژئوپلیتیکی کلیدی قرن آینده خواهد بود. ما ارتشی خواهیم ساخت که قادر به رد تجاوز در هر کجای زنجیره جزایر اول باشد.» با توجه به اینکه ترامپ ذاتا دمدمی مزاج است، بنابراین پیش‌بینی اینکه چقدر یا تا چه مدت به ایده‌های مطرح‌شده در راهبرد جدید پایبند خواهد ماند، دشوار است. یک رویداد جهانی غافلگیرکننده می‌تواند تفکر او را نیز تغییر دهد همانطور که قبلا هم این مورد برای روسای جمهور قبل از از جورج دبلیو بوش گرفته تا جو بایدن اتفاق افتاده است.با این حال، به نظر می‌رسد مفاد این سند با بسیاری از اقداماتی که ترامپ تا کنون در دور دوم ریاست جمهوری خود انجام داده و همچنین با اولویت‌های برخی از دستیارانش مطابقت دارد.  این اقدامات شامل استقرار سطح بالای قابل توجهی از نیروهای نظامی ایالات متحده در نیمکره غربی، برداشتن گام‌های متعدد برای کاهش مهاجرت به آمریکا، تلاش برای ایجاد یک پایگاه صنعتی قوی‌تر در ایالات متحده و ترویج «هویت غربی»، از جمله در اروپا، می‌شود.حجم نامعمول بالایی از مفاد این راهبرد به آمریکای لاتین، کارائیب و سایر حوزه ‌های همسایه آمریکا اختصاص یافته است. این متفاوت با رویکرد دولت‌های گذشته آمریکا است که تمایل داشتند مناطق و موضوعات دیگری مانند مقابله با قدرت‌های بزرگی همچون روسیه و چین یا به اصطلاح مبارزه با تروریسم را در اولویت قرار دهند. همچنین سند راهبرد ترامپ نشان می‌دهد که افزایش حضور نظامی آمریکا در نیمکره غربی یک پدیده موقت نیست. این افزایش حضور قوای نظامی به بهانه حملات نظامی بحث‌برانگیز علیه قایق‌هایی که ادعا می‌شود در حال قاچاق مواد مخدر هستند و به عنوان راهی برای مبارزه با کارتل‌ها مطرح شد اما دولت واشنگتن همچنین امیدوار است که با این افزایش حضور نظامی خود، «نیکولاس مادورو»، رئیس‌جمهور ونزوئلا را تحت فشار بگذارد.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد